تاریخ انتشار : جمعه 20 جولای 2018 - 11:40
120 بازدید
کد خبر : 2015

فراری؛ توهین یا سوء تفاهم!؟ / جامعه شناسی تحقیرهای قومی

فراری؛ توهین یا سوء تفاهم!؟ / جامعه شناسی تحقیرهای قومی

“رشت-گیلان” -بهنام بابازاده اخیرا فیلمی در سینمای جمهوری اسلامی ایران اکران شد که موجب واکنشهای متفاوتی در کشور و به طور خاص استان گیلان گردید. گروهی صرفا به طور سطحی به آن نگریستند و یک ترومای (زخم روانی) اجتماعی را تنها در سطح توهین به یک دختر گیلک دیدند، برخی هم کلا آنرا انکار کردند

“رشت-گیلان” -بهنام بابازاده

اخیرا فیلمی در سینمای جمهوری اسلامی ایران اکران شد که موجب واکنشهای متفاوتی در کشور و به طور خاص استان گیلان گردید. گروهی صرفا به طور سطحی به آن نگریستند و یک ترومای (زخم روانی) اجتماعی را تنها در سطح توهین به یک دختر گیلک دیدند، برخی هم کلا آنرا انکار کردند و مانند یک یادداشت نویس سایت خبری داخلی با عامی خواندن معترضان سعی در تخریب بیشتر چهره شهروندان معترض گیلک کردند. البته ایرادی نیست، ولی از آن جهت که واکاوی و تحلیلی توسط اهل فن نشد، جای بسی تامل است.

هیچکس نمیداند. ممکن است بپرسید چه چیزی را؟

شاید بد نباشد نخست به چند رخداد تاریخی فیلوژنیک (تبارزایش) در گیلان تا مازندران اشاره کنم.

وقتی که قوای گیلان به سرکردگی سپهدار رشتی و سردار تنکابنی وارد تهران استبدادزده شدند و قوای سرسپرده روسیه و انگلیس را درهم شکستند و تهران را آزاد کردند و قوای بختیاری سپس به قوای گیلان مستقر در تهران منضم شدند، همان روزی که قنسول انگلیس از شنیدن زبان گیلکی که بوی آزادی ایران را میداد دلخور و منزجر شد، جالب که بلافاصله پروسه جک سازی برای این دو قوم به راه افتاد!

واقعه دیگر مربوط به روزیست که قوای جنگل در رشت، گوش کنسول انگلیس را میکشند و اسماعیل خان جنگلی به زبان گیلکی به وی میگوید امروز از گیلان بیرونت می اندازیم فردا از ایران! جالب که از آنروز به بعد بازار تحقیر و افترا و شیطنت و گرسنگی دادن به گیلانی گرم شد.

فیلم فراری به طور خلاصه با بهره گیری از القای معانی پنهان دختر گیلکی را به تصویر کشید که از خانه فرار کرده و برای رسیدن به یک رویا (در این فیلم عکس گرفتن با ماشین فراری) خود را به دست جوانکی پایتخت نشین سپرد.

گریه های دختر گیلک روستایی با لهجه ای تصنعی (بازی بد هنرپیشه نقش) و برخورد کاراکترهای پایتخت نشین فیلم، خواسته های ساده لوحانه دخترک و صحبت های زن مسافر که می گوید دخترک گیلک عقده عطر و برند شهری دارد یاد فیلمهای هالیوودی چند دهه پیش را به ذهن متبادر می کند که سرخپوستان آمریکایی را آدمخواران متوحش بر پرده سینما بازنمایی می کرد به طوریکه سرخپوستان از سرخپوست بودنشان شرمگین شوند.

بد نیست یادی هم بشود از بازیگر کرد تبار ساکن مازندران (میری) که همیشه به عنوان نماد گیلک با ابتذال گیلانی به عنوان دلقک توسط صدا سیمای رژیم منکوب پهلوی به تمام ایران حقنه می شد. متاسفانه تلویزیون و سینمای کنونی نیز غالبا تصویر و لهجه ای ساختگی و کلیشه ای، اکثرا (مردانی ساده لوح و زنانی پرحرف) از اقوام گیلانی به نمایش گذاشت.

راستی چه چیز به راحتی تخریب و تحقیر هویت مستقل اقوام می تواند باعث بخطر افتادن تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور  شود؟

چرا گیلک ها در گیلان و مازندران از هویت و زبان مادرشان تا این حد شرمنده و خجل و تحقیر شده هستند بطوریکه از فرط احساس حقارت و عدم اعتماد به نفس، فرزندان خود را هویت زدایی و بی هویت می کنند. و حاصلش کودکی ست که برخلاف ساده لوحی ذهنی والدینش، نه گیلک است نه آن چیز دیگر، بلکه صرفا یک کپی چینی ست از یک برند اورجینال. در حالیکه آن کودک بی گذشته، نمی دانند این از خودبیگانگی تزریق شده به وی به دست مادر و پدر بی عزت نفسش، ریشه ای عمیق در بازیهای سیاسی گرگ پیر استعمار و عاملین داخلی آن دارد.

 

“رشت گیلان”انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

برچسب ها : ، ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.